دو ارزی که در یک معامله فارکس با هم مقایسه می‌ شوند. برای مثال، جفت EUR/USD نشان‌ دهنده نسبت ارز یورو به دلار آمریکا است.

جفت ارز های اصلی:

 پیشنهاد قیمتی است که فروشنده‌ ها برای عرضه یک جفت ارز درخواست می‌ کنند و تقاضا قیمتی است که خریداران برای تهیه یک جفت ارز پرداخت می‌ کنند. اختلاف بین پیشنهاد و تقاضا را اسپرد گویند.

واحد کوچک‌ ترین تغییر قابل قبول در نرخ یک جفت ارز. برای بسیاری از جفت‌ های ارز، پیپ چهار رقم اعشار است. برای مثال، اگر نرخ EUR/USD از 1.1850 به 1.1851 تغییر کند، گفته می‌ شود که 1 پیپ تغییر کرده است.

 حجم استاندارد یک معامله فارکس. یک لات معادل 100000 واحد از ارز پایه (ارز سمت چپ) در یک جفت ارز است. بعضی از کارگزاران فارکس اجازه میدهند که با لات‌ های کوچک‌ تر هم معامله کنید.

نسبت حجم سود و زیان شما به حجم سپرده شما. با استفاده از اهرم، شما می‌ توانید با سپرده کمتر، حجم بالاتری را در بازار فارکس کنترل کنید. برای مثال، با ضریب لورج 100:1، شما با سپرده 1000 دلار، معادل 100000 دلار را در بازار فارکس خرید و فروش کنید.

هشدار کارگزار به شما برای افزایش حساب خود در صورت عدم تطابق حساب شما با حجم معاملات شما. اگر مارجین کال رخ دهد، کارگزار می‌ تواند معاملات شما را ببندد و زیان شما را تسویه کند.

دستوراتی که به کارگزار می‌ دهید تا معامله شما را در صورت رسیدن به یک قیمت مشخص ببندد. توقف زیان برای جلوگیری از زیان‌ های بیش‌ تر و گرفتن سود برای قطع کردن سود‌های مطلوب استفاده می‌شود.

تحلیل بنیادی (Fundamental analysis)، عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی را بررسی می‌کند که بر تعادل بین تقاضا و عرضه ارزها در بازار اثر می‌گذارند. با استفاده از داده‌های آماری، گزارشات مالی، سیاست‌های دولت‌ها و رویدادهای جهانی، تحلیلگران بنیادی می‌توانند ارزش واقعی یک ارز را مشخص کنند و نسبت به رشد یا کاهش آن در آینده پیش‌بینی داشته باشند. این نوع تحلیل به مشاوران مالی کمک می‌کند تا با استناد به منطق و استدلال، تصمیمات سودآور در بازار فارکس اتخاذ کنند.

یک روش بررسی بازار فارکس است که از نمودارها، شاخص‌ها و ابزارهای مختلف استفاده می‌کند. هدف از تحلیل فنی این است که با شناسایی الگوهای قیمت ارزها، پیش‌بینی کند که قیمت در آینده چگونه عمل خواهد کرد. تحلیل فنی بر اساس دو فرض اصلی استوار است: اول اینکه تاریخ تکرار می‌شود و دوم اینکه قیمت‌ها به دلایل روانشناسی خاصی حرکت می‌کنند. برای انجام تحلیل فنی، مشاور مالی باید نقاط حمایت و مقاومت، روند، شکل‌ها و سطوح قابل توجه را در نمودار قیمت شناسایی کند. این عوامل به مشاور مالی کمک می‌کنند تا تصمیمات مناسب برای ورود به فارکس بگیرد.

تحلیل روانشناسی (Sentiment analysis) یکی از ابزارهای مهم برای موفقیت در بازار فارکس است. این تحلیل به ما نشان می‌دهد که چگونه احساسات و نظرات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بازار را شکل می‌دهند و چگونه ما می‌توانیم از آن‌ها بهره ببریم. برای انجام تحلیل روانشناسی، باید دو عامل را در نظر بگیریم: تحلیل روانشناسی جمعی و تحلیل روانشناسی فردی. تحلیل روانشناسی جمعی به ما نشان می‌دهد که بازار در چه حالتی قرار دارد و چه روندی دنبال می‌کند. این تحلیل با بررسی شاخص‌های مختلف مانند حجم معاملات، شاخص قدرت خریداران و فروشندگان، نقاط حمایت و مقاومت و غیره انجام می‌شود. تحلیل روانشناسی فردی به ما نشان می‌دهد که چگونه خود معامله‌گر بازار را تفسیر می‌کند و چه عقاید و احساساتی دارد. این تحلیل با بررسی عوامل شخصیتی، روانشناسی، هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، مدیریت سرمایه و ریسک و غیره انجام می‌شود.

اسکالپینگ یکی از راه‌های ورود به فارکس است که در آن معامله‌گر با تحلیل نمودارهای فنی و شاخص‌های بازار، فرصت‌های سودآور را شناسایی می‌کند. این استراتژی معامله‌گری بر اساس بهره‌گیری از تغییرات کوچک قیمت در بازار استوار است که معمولاً در بازه‌های زمانی کوتاه، از چند ثانیه تا چند دقیقه، رخ می‌دهند. بنابراین، معامله‌گر باید دارای سرعت و دقت بالایی باشد و به آن‌ها واکنش نشان دهد. اسکالپینگ یک روش پرخطر و پرفشار است که نیاز به تجربه و مهارت زیاد دارد.

– دی تریدینگ (Day trading): این استراتژی معامله‌گری به این معناست که معامله‌گر در یک روز خاص، موقعیت‌های مالی را افتتاح و بسته می‌کند و هیچ موقعیتی را برای شبانه‌روز بعدی نگه نمی‌دارد. با این کار، او می‌تواند از نوسانات قیمت در بازار فارکس سود کوتاه‌مدت بیرون بکشد. البته دی تریدینگ نیازمند تجزیه و تحلیل بازار، مدیریت ریسک و تصمیم‌گیری سریع است. این استراتژی برای افراد پویا و فعال مناسب است که دوست ندارند سرمایه خود را برای مدت طولانی در گیر کنند.

سوئینگ تریدینگ یک استراتژی معامله‌گری در فارکس است که در آن معامله‌گر موقعیت‌های خود را برای چند روز یا هفته حفظ می‌کند. هدف از این کار، سود کردن از نوسانات قیمت در بازار در دوره‌های متوسط است. برای پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی، سوئینگ تریدرها از تحلیل فنی و روند قیمت بهره می‌گیرند. علاوه بر این، آن‌ها باید به عوامل اقتصادی و سیاسی که می‌توانند بر بازار اثر عمده داشته باشند، نظارت کنند. این استراتژی نیازمند صبر و تحمل است، زیرا قبل از رسیدن به هدف قیمت، ممکن است نوسانات زیادی در بازار وجود داشته باشد.

پوزیشن تریدینگ یک استراتژی معامله‌گری است که برای سودآوری از روند قیمتی بلندمدت سهام یا ارز، نیاز به نگه‌داری آن‌ها برای مدت‌های طولانی دارد. این استراتژی به دانش و تجزیه و تحلیل بازار بستگی دارد که با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه انجام می‌شود. این نوع معامله‌گری مناسب کسانی است که سرمایه‌گذاری بلندمدت را ترجیح می‌دهند و نوسانات کوتاه‌مدت بازار را نادیده می‌گیرند.

– اسپات (Spot): این نوع معامله فارکس است که در آن ارزها با قیمت بازار فعلی تبادل می‌شوند و تسویه حساب آن‌ها در مدت دو روز کاری انجام می‌گیرد. ورود به فارکس با معاملات اسپات مناسب است چون شما می‌توانید با تحلیل نوسانات قیمت ارزها، سود یا زیان خود را بدانید. برای این کار، شما نیاز دارید که یک حساب فارکس در یک کارگزاری معتبر باز کنید و از یک پلتفرم معاملاتی مثل MetaTrader برای خرید و فروش ارزها استفاده کنید. همچنین شما باید با قوانین و مقررات مالیاتی و حقوقی که برای معاملات اسپات وجود دارند، آشنا باشید.

فوروارد (Forward) یک نوع معامله فارکس است که در آن شما با قیمت مشخص شده در پیش، ارزهای مختلف را تبادل می کنید. اما تسویه حساب این معامله در تاریخ آینده انجام می شود. با این کار، شما می توانید خود را در برابر تغییرات نرخ ارز در آینده محافظت کنید و برای بودجه خود برنامه ریزی بهتری داشته باشید.

فیوچرز (Futures): یک نوع معامله فارکس است که در آن ارزها با قیمت مشخص شده در پیش، در یک تاریخ خاص در آینده تبادل می‌شوند. این قراردادها استاندارد هستند و در یک بازار مبادلاتی معامله می‌شوند. فیوچرز دارای سه کاربرد اصلی هستند:

– حفاظت از ریسک (Hedging): معامله‌گر با خرید یا فروش فیوچرز، می‌تواند از تاثیر نوسانات ناخواسته قیمت ارز در آینده جلوگیری کند.
– سرمایه‌گذاری (Investment): معامله‌گر با خرید یا فروش فیوچرز، می‌تواند از تفاوت قیمت ارز در زمان حاضر و آینده به عنوان یک منبع سود استفاده کند.
– تجارت (Trading): معامله‌گر با خرید یا فروش فیوچرز، می‌تواند از نوسانات قیمت ارز در بازار به عنوان یک فرصت سودآور برای خود بهره ببرد.

– آپشن (Options): این یک نوع معامله فارکس است که در آن شما حق خرید یا فروش یک ارز را دارید، اما ملزم به انجام آن نیستید. شما باید یک قیمت مشخص و یک بازه زمانی معین را برای این حق انتخاب کنید. آپشن‌ها قراردادهایی هستند که می‌توانید آن‌ها را در بازارهای مختلف بفروشید یا بخرید. با پرداخت یک حق بیمه برای آپشن، شما می‌توانید از تغییرات قیمت ارز در آینده جلوگیری کنید و اگر قیمت به نفع شما تغییر کرد، سود خود را افزایش دهید.

سواپ (Swap): یک نوع معامله فارکس است که در آن دو طرف با یکدیگر قرارداد می بندند تا جریان های نقدی مبتنی بر نرخ های بهره یا ارز را در تاریخ های مشخص با هم تعویض کنند. این جریان های نقدی از نرخ های مختلف بهره یا ارزها تعیین می شوند. سواپ ها به صورت خارج از بورس معامله می شوند و ابزارهای مالی پیچیده ای هستند که برای اهداف مختلفی مانند مدیریت ریسک، تنظیم جریان نقدینگی و بهبود بازده سرمایه گذاری استفاده می شوند.

– بروکر (Broker): یک شخص یا شرکتی است که نقش واسطه را بین خریداران و فروشندگان ارز در بازار فارکس ایفا می‌کند. این شخص یا شرکت می‌تواند از دو راه درآمد کسب کند: یکی از طریق کمیسیون که از مشتریان خود می‌گیرد و دیگری از طریق اختلاف قیمت خرید و فروش (اسپرد) که در بازار فارکس وجود دارد. بروکر با ارائه دسترسی به بازار فارکس، به مشتریان خود امکان معامله با ارزهای مختلف را می‌دهد. همچنین بروکر ابزارهای لازم برای تجزیه و تحلیل بازار و تصمیم‌گیری درباره معاملات را نیز فراهم می‌کند.

کمیسیون (Commission): این هزینه ای است که بروکر برای انجام یک معامله فارکس از شما می گیرد. بروکرها کمیسیون را به صورت پیپ (pip) محاسبه می کنند. پیپ چهارمین رقم اعشار در قیمت یک جفت ارز است. برای مثال، اگر قیمت EUR/USD از 1.2000 به 1.2001 تغییر کند، یک پیپ حرکت کرده است. بروکرها ممکن است برای هر معامله فارکس چند پیپ کمیسیون بگیرند. برای پیدا کردن کمیسیون بروکرها، باید نرخ خرید و فروش (bid و ask) دو جفت ارز را با هم مقایسه کنید. نرخ خرید قیمتی است که بروکر آماده است برای خرید جفت ارز از شما بپردازد. نرخ فروش قیمتی است که بروکر آماده است برای فروش جفت ارز به شما بپردازد. اختلاف بین نرخ خرید و فروش را اسپرد (spread) می گویند. هر چه اسپرد کمتر باشد، کمیسیون بروکر نیز کمتر است.

– اسلیپیج (Slippage): وقتی قیمت مورد انتظار یک معامله فارکس با قیمت واقعی آن متفاوت باشد، به این اختلاف اسلیپیج می‌گویند. علت این اختلاف نوسانات بازار یا تاخیر در اجرای سفارشات است. برای درک بهتر، یک مثال را در نظر بگیرید. شما می‌خواهید یک جفت ارز را با قیمت 1.2000 بخرید، اما هنگامی که سفارش شما اجرا می‌شود، قیمت به 1.2005 رسیده است. پس شما 5 پیپ اسلیپیج دارید. این اسلیپیج ممکن است سود یا زیان شما را تحت تاثیر قرار دهد، بسته به اینکه قیمت به کدام سمت تغییر کرده است.

– ریکوت (Requote): زمانی رخ می‌دهد که بروکر با قیمتی که معامله‌گر درخواست کرده است، معامله فارکس را انجام نمی‌دهد. علت این امر نوسانات بازار یا عدم وجود سیالیت کافی است. در نتیجه، بروکر قیمت به‌روزی را به معامله‌گر پیشنهاد می‌کند. معامله‌گر می‌تواند با این قیمت موافقت کند یا از آن صرف نظر کند. ریکوت ممکن است سود یا زیان معامله‌گر را تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیر بر اساس جهت نوسانات بازار مشخص می‌شود.

– هجینگ (Hedging): استراتژی‌ای است که در آن معامله‌گر موقعیت‌های مخالف در بازار فارکس را انتخاب می‌کند. هدف از این کار، کاهش یا حذف ریسک حرکات نامطلوب قیمت است. بدین ترتیب، معامله‌گر می‌تواند خطر از دست دادن سرمایه خود را کمتر کند و از تاثیرات منفی نوسانات بازار جلوگیری کند. هجینگ معمولاً در زمان‌هایی انجام می‌شود که بازار ناپایدار و پیش‌بینی‌ناپذیر است و معامله‌گر قصد دارد موقعیت خود را حفظ کند.

کورلیشن (Correlation) یک معیار است که نشان می‌دهد دو جفت ارز در بازار فارکس چگونه نسبت به یکدیگر حرکت می‌کنند. این معیار می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اگر کورلیشن مثبت باشد، یعنی دو جفت ارز هم‌طرفه حرکت می‌کنند و همزمان صعود یا نزول می‌کنند. اگر کورلیشن منفی باشد، یعنی دو جفت ارز عکس هم حرکت می‌کنند و زمانی که یکی صعود می‌کند، دیگری نزول می‌کند. برای ورود به فارکس، لازم است با کورلیشن جفت‌های ارز آشنا شوید چون این معیار می‌تواند به شما در تحلیل بازار و تصمیم‌گیری درباره خرید و فروش کمک کند.

دایورژنس (Divergence) به معنای این است که قیمت و یک شاخص در جهات مخالف حرکت کنند. این وضعیت می‌تواند نشان‌دهنده تغییر روند در بازار فارکس باشد. برای مثال، اگر قیمت یک ارز رو به افزایش باشد اما شاخص آن رو به کاهش، دایورژنس صعودی وجود دارد. این دایورژنس نشان می‌دهد که قدرت نسبی ارز در حال کاهش است و ممکن است قیمت آن برگشت خورده و کاهش یابد. برعکس، اگر قیمت یک ارز رو به کاهش باشد اما شاخص آن رو به افزایش، دایورژنس نزولی وجود دارد. این دایورژنس نشان می‌دهد که قدرت نسبی ارز در حال افزایش است و ممکن است قیمت آن برگشت خورده و افزایش یابد. برای تشخیص دایورژنس، باید خطوط راهنمایی را روی نمودار قیمت و شاخص کشید و تفاوت‌های بین آن‌ها را بررسی کرد.

– مارکت میکر (Market maker): شخص یا شرکتی است که در بازار فارکس نقش مهمی دارد. این نقش چیست؟ این است که برای خریداران و فروشندگان ارز، حجم معاملات و قیمت‌های پیشنهادی را تامین می‌کند. چگونه این کار را انجام می‌دهد؟ با استفاده از سیستم‌های الکترونیکی، در هر لحظه قیمت خرید و فروش برای هر جفت ارز موجود در بازار را اعلام می‌کند. چرا این کار مفید است؟ این کار باعث می‌شود که بازار فارکس همواره فعال و پویا باشد و معامله‌گران بتوانند به راحتی و سرعت بالا ارزهای خود را خرید یا فروش کنند.

– اکو (ECN): یک شبکه ارتباط الکترونیکی است که خریداران و فروشندگان ارزها را در بازار فارکس، بدون واسطه یا سازنده بازار به هم متصل می‌کند. این شبکه با استفاده از ساختار منطقی و سلسله مراتبی، به صورت خودکار و بر اساس عرضه و تقاضا، بهترین قیمت را برای معاملات فارکس انتخاب می‌کند. در این ساختار، معامله‌گران فارکس مستقیماً با دیگر بازاریابان، بانک‌ها و موسسات مالی در ارتباط هستند و از کمترین اسپرد (فاصله بین قیمت خرید و فروش) بهره ببرند.

اس تی پی (STP): این سیستم پردازش مستقیم است که سفارشات معاملات فارکس را بدون دخالت یا دستکاری انسانی، از معامله‌گران به ارائه‌دهندگان سیالیت منتقل می‌کند. با استفاده از این سیستم، معامله‌گران می‌توانند:

• با قیمت واقعی بازار معامله کنند که بدون هرگونه نقص یا افزایش قیمت توسط واسطه‌ها است.
• از هرگونه تأخیر یا قطع در اجرای سفارشات جلوگیری کنند که ممکن است باعث از دست رفتن فرصت‌های معاملاتی شود.
• از یک روش شفاف و عادلانه برای انجام معاملات فارکس بهره‌مند شوند که منافع هر دو طرف را حفظ می‌کند و هیچ طرف نمی‌تواند به ضرر دیگری تقلب کند.

ترند (Trend) یک مفهوم کلیدی در بازار فارکس است که نشان می‌دهد قیمت یک جفت ارز در چه جهتی حرکت می‌کند. برای تشخیص ترند، باید به قیمت‌های بالاترین و پایین‌ترین یک جفت ارز در بازه‌های زمانی مختلف توجه کرد. اگر این قیمت‌ها در طول زمان افزایش یابند، یعنی ترند صعودی است و معامله‌گران باید خریدار باشند. اگر این قیمت‌ها در طول زمان کاهش یابند، یعنی ترند نزولی است و معامله‌گران باید فروشنده باشند. اگر این قیمت‌ها در طول زمان تغییر چندانی نکنند، یعنی ترند خطی است و معامله‌گران باید منتظر شکستن ترند باشند.

– ساپورت (Support): وقتی تقاضا برای یک زوج ارز در یک سطح قیمتی خاص به اندازه کافی قوی باشد که جلوی کاهش بیشتر قیمت را بگیرد، آن سطح را ساپورت می‌گویند. در این حالت، خریداران بیشتر از فروشندگان هستند و مایلند در آن نقطه معامله کنند. ساپورت می‌تواند نمایانگر شروع یک روند صعودی یا پایان یک روند نزولی باشد.

رزیستنس (Resistance) یک سطح قیمت است که عرضه یک جفت ارز در آن به اندازه کافی قوی است. این عرضه مانع از افزایش بیشتر قیمت در بازار فارکس می شود. رزیستنس نشان دهنده مقاومت بازار در برابر صعود قیمت است. وقتی قیمت به یک سطح رزیستنس برسد، دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه قیمت کاهش یابد و به سمت پایین حرکت کند. دیگری اینکه قیمت از رزیستنس شکسته شود و به سمت بالا ادامه یابد. برای ورود به فارکس، شما باید بتوانید سطوح رزیستنس را تشخیص دهید. همچنین باید استراتژی مناسب را برای معامله با آنها انتخاب کنید.

بریک آوت (Breakout): وقتی قیمت یک جفت ارز از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور می‌کند، نشان دهنده تغییر یا ادامه ممکن روند در بازار فارکس است. برای ورود به فارکس، باید بتوانید بریک آوت‌ها را تشخیص دهید و از آن‌ها به عنوان فرصت‌های معاملاتی استفاده کنید. مشاور مالی نوید رمضانی می‌تواند شما را در این زمینه راهنمایی کند و به شما نشان دهد که چگونه با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، بریک آوت‌های معتبر را از نامعتبر جدا کنید و درست عکس العمل نشان دهید.

– ریتریسمنت (Retracement): زمانی رخ می دهد که قیمت یک جفت ارز در بازار فارکس به صورت موقت از جهت قبلی روند خود منحرف شود. این امر نشان می دهد که در بازار تعادل بین تقاضا و عرضه وجود ندارد و بنابراین برخی از خریداران یا فروشندگان تصمیم می گیرند سود خود را جمع کنند. با اندازه گیری ریتریسمنت به صورت درصد از حرکت قبلی قیمت، می توان سطوح حمایت و مقاومت را در بازار تعیین کرد.

اسپرد فیکس (Fixed spread) یکی از انواع اسپرد در بازار فارکس است که مقدار آن تغییر نمی‌کند. این اسپرد به شرایط بازار و مایعیت آن بستگی ندارد. معامله‌گرانی که می‌خواهند قبل از ورود به فارکس هزینه‌های خود را بدانند، می‌توانند از این اسپرد استفاده کنند. چون اسپرد فیکس ثابت است، معامله‌گر می‌تواند برنامه‌ریزی بهتری داشته باشد. ولی اسپرد فیکس نقاط ضعف هم دارد. اول اینکه معمولاً بالاتر از اسپرد متغیر است. دوم اینکه ممکن است شامل هزینه‌های پنهانی باشد که باید توجه کرد.

– اسپرد زیرو (Zero spread): نوعی از اسپرد است که در بازار فارکس، قیمت خرید و فروش یک جفت ارز با هم برابر است. این اسپرد نشان می‌دهد که هزینه تراکنش برای معامله‌گران صفر است. با این اسپرد، معامله‌گران می‌توانند قیمت بازار یک جفت ارز را با سهولت تشخیص دهند و بدون پرداخت کمیسیون یا هزینه دیگری، خرید و فروش خود را انجام دهند.

اندیکاتور چیست؟ اندیکاتور یک ابزار یا دستگاهی است که نمایشگر حرکات و الگوهای قیمت یک جفت ارز در بازار فارکس است. اندیکاتور با استفاده از نمودارها، نقشه‌ها، خطوط، میله‌ها، شمع‌ها و غیره، این حرکات و الگوهای قیمت را به شما نشان می‌دهد. چرا اندیکاتور مهم است؟ بازار فارکس یک بازار پویا و پرتغییر است. بنابراین، برای ورود به فارکس، شما نیاز به تصمیم‌گیری درست و سریع دارید. اندیکاتور می‌تواند به شما در این تصمیم‌گیری کمک کند. چگونه اندیکاتور تهیه کنید؟ شما می‌توانید اندیکاتور را از منابع مختلف تهیه کنید یا خودتان طراحی کنید.